نَسَب امام خمینی (ره)

نسب سید روح الله خمینی به امام موسی بن جعفر از امامان شیعه و نوادهٔ پنجم پیامبر اسلام می‌رسد.               
جد سید روح الله،
امام موسی بن جعفر، شبه جزیره عربستان را بنا به در خواست المهدی، از حاکمان حکومت بنی عباس ترک می‌کند و به عراق می‌رود. سپس در آنجا زندانی شده و در همانجا کشته می‌شود.

نوادگان امام در بغداد و عراق می‌مانند و به خاندان موسوی معروف می‌شوند. مدتی بعد گروهی از آنان به نیشابور هجرت می‌کنند. آنها پس از مدت زمانی به کشمیر مهاجرت می‌کنند. خاندان موسوی در آنجا مستقر سده و به نشر اسلام می‌پردازند، تا نسل این خاندان به سید میر حامد حسین موسوی (جد سوم سید‌روح الله) می‌رسد. بعدها میر حامد و دین‌علی شاه (فرزندش) توسط اربابان زمین خوار کشمیر به قتل می‌رسند.

فرزند دین علی شاه، سید احمد، برای تحصیل علوم دینی از کشمیر به نجف مهاجرت میکند، و از آنجا که از هند به عراق رفته بود، در بین اطرافیان به «احمد هندی» معروف شد. با این حال مدت اقامت او در نجف چندان طول نمی‌کشد.

مردم خمین که به خاطر ظلم خوانین آنجا گروهی را روانه نجف کرده، و مرجع خود، آیت الله شیرازی درخواست کمک می‌کنند. آیت الله شیرازی هم از سید احمد درخواست می‌کند که همراه آنها به خمین برود.

در خمین سید احمد توسط مردم به عنوان قاضی (بخصوص در مورد اختلافات در تقسیم اراضی) انتخاب می‌شود و به او خانه‌ای می‌دهند که شبیه قلعه بود، محکمه در حیاط این خانه برگزار می‌شد.

در سال ۱۸۶۴ (میلادی) سید احمد صاحب فرزندی می‌شود و او را مصطفی نام می‌نهد که بعدها او به عنوان سید مصطفی خمینی معروف می‌شود.

 

 

« بررسی حرکت اجداد امام ازعربستان تا ایران»

      امام روح الله الموسوی الخمینی ،از نوادگان پیامبر مکرم اسلام  بود که نسب او به امام موسی بن جعفر (علیه السلام) می رسید.

     امام موسی ابن جعفر (علیه السلام)، در اواسط عمر مبارکشان به دستور خلیفه عباسی،هارون ، از شهر مدینه به سوی عراق و بغداد که آن زمان مرکز حکومت عباسیان بود هجرت کردند. آن حضرت تا پایان عمر شریفشان در زندان های بغداد (کاظمین) بودند و عاقبت در همان جا به شهادت رسیدند.خانواده ی امام کاظم در بغداد ماندگار شدند و به خانواده ی« موسوی » معروف شدند.پس از هجرت امام رضا (علیه السلام)به ایران و شهر نیشابور هجرت کردند و تاسال ها در آن دیار ساکن شدند.

    سپس به سوی شبه قاره ی هند هجرت نمودند و در منطقه کشمیر سکونت یافتند. آن ها در کشمیر مسئولیت رهبری امت اسلامی را بدین خاطر که از نوادگان معصمومین بودند بر عهده گرفتند.تا این که نوبت به « سید میرحامد حسین موسوی » رسید که همان جد سوم امام  خمینی می باشد. او سال ها بعد صاحب فرزندی به نام « دین علی شاه » می شود.آن ها که در کشمیر به مبارزه با ارباب های زمین خوار مشغول بودند عاقبت به شهادت می رسند. مزار میرحامد و دین علی شاه در کنار یکدیگر تا امروز نیز در کشمیر هند محل زیارت مردم آن جاست.

       دین علی شاه پسری داشت به اسم « احمد». سید احمد موسوی هنگامی که بالغ شد تصمیم گرفت تا به حوزه علمیه نجف برای تحصیل برود.بنابراین با سختی تمام به نجف رفت و در هجره ای در حوزه ی علمیه نجف اسکان یافت.چون احمد از هند به نجف سفر کرده بود در بین طلاب آن جا به« احمد هندی» مشهور شد.

      در آن سال ها روستای کوچکی در دل کویر های ایران به نام «خمین» وجود داشت که مردم آن زیر سلطه ی اربابان زمین خوار بازمانده از حکومت صفوی بودند.مردم روستای خمین سرانجام از ظلم زمین خواران به ستوه آمدند و گروهی را برای بیان این مشکل به سوی نجف ،نزد مرجع دینی شان آیت الله شیرازی فرستادند تا بلکه ایشان کمکی برایشان بفرستند.آن گروه به نجف آمده و موضوع را با آیت الله شیرازی درمیان گذاشتند.ایشان نیز احمد هندی رابه عنوان فرستاده ی خود با مردم به «خمین» فرستاد.

     مردم در خمین به احمد خانه ای دادند که قلعه مانند بود .این خانه دارای دو برج بود یکی در غرب خانه و دیگری در شرق خانه.از این پس احمد هندی به عنوان قاضی در خمبن برگزیده شد و حیات آن قلعه به عنوان محل قضاوت او بود .در ضمن مردم ،خود به احمد چند نگهبان دادند تا در اجرای فرامین به او کمک کنند.بیشتر احکام صادره از سوی احمد تقسیم اراضی را شامل می شد.

     سید احمد هندی موسوی،در سال هزار و دویست و چهل و یک ه-ش در روز پنج شنبه دهم بهمن ماه صاحب فرزندی می شود که نام اورا مصطفی می گذارد.

سید مصطفی موسوی ، بعد ها به دلیل سکونت در روستای خمین به سید مصطفی موسوی خمینی معروف شد. ایشان همان پدر امام خمینی (ره) بودند.

    بنابراین خاندان حضرت امام (ره) بعد از اسم های « موسوی »،  « هندی » حالا به « خمینی » مشهور و نامیده شدند. همان نامی که ما ایرانیان  و جهانیان امام را با این نام می شناسند.

     پس اجداد امام در سفری طولانی که بیش از هزار سال طول کشید از مدینه به «خمین» آمدند سفری که از شبه جزیره عربستان شروع و حتی تا شبه جزیره هند نیز ادامه یافت و عاقبت به روستایی کوچک در دل کویر ایران خاتمه یافت.