پدر و مادر مسئول سلامت و رشد جسمی و روحی و مهم ترین عامل سعادت و یا شقاوت فرزندان خود هستند، هر چه آنها در این زمینه سرمایه گذاری و تلاش بیشتری کنند نتیجه و ثمر آن را در آینده بیشتر خواهند دید.
حساس ترین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندانشان، تربیت صحیح آنان است.
اسلام شخصیت آینده کودک را مرهون تربیت و پرورش و مراقبت پدر و مادر می داند و برای تمام لحظات زندگی و دوران عمر افراد، دستورات خاص و مقررات ویژه ای دارد.
یکی از مسائل مطرح شده در اسلام، مسئله وظایف والدین در تربیت فرزندان است که در نظر قرآن و اهل بیت(ع) جایگاه ویژه ای دارد.
در این مقاله به بررسی برخی از وظایف تربیتی والدین در برابر فرزندان از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته شده است:
? اهمیت تربیت خانواده در قرآن و حدیث
خداوند متعال در سوره فرقان یکی از ویژگی های بندگان راستین را توجه خاص به تربیت فرزند و خانواده خویش می داند تا آن جا که آنها برای خود در برابر آنها احساس مسئولیت فوق العاده ای می کنند چنان که می فرماید: «آنها پیوسته از درگاه خدا می خواهند و می گویند پروردگارا از همسران و فرزندان ما کسانی قرار ده که مایه روشنی چشم ما گردد»
مسلما چنین افرادی آنچه در توان دارند در تربیت فرزندان و همسران و آشنایی آنها به اصول و فروع اسلام و راه های حق و عدالت، فروگذار نمی کنند و در آنجا که دستشان نمی رسد دست به دامن لطف پروردگار می زنند و دعا می کنند.
همچنین در آیه شش سوره التحریم خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان را تکلیفی بایسته برعهده مومنان دانسته، روی سخن را به همه مومنان کرده و دستوراتی درباره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها می دهد و می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاهدارید.»
نگهداری خویشتن به ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده است.
این برنامه ای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامه ریزی صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود.
به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنهاحاصل نمی شود، مهم تر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است.
از آیه فوق، و روایاتی که درباره حقوق فرزند و مانند آن در منابع اسلامی وارد شده، به خوبی استفاده می شود که انسان در مقابل همسر و فرزند خویش مسئولیت سنگین تری نسبت به دیگران دارد، و موظف است تا آنجا که می تواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد، آنها را از گناه بازدارد و به نیکی ها دعوت کند، نه اینکه تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند.
در حدیثی می خوانیم: هنگامی که آیه فوق نازل شد، کسی از یاران پیامبر(ص) سؤال کرد: چگونه خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت(ص) فرمود: آن ها را امر به معروف و نهی از منکر می کنی، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده ای، و اگر نپذیرفتند وظیفه خود را انجام دا ده ای»
امیر مومنان علی(ع) نیز در تفسیر آیه فوق فرمود: «منظور این است که خود و خانواده خویش را نیکی بیاموزید و آنها را ادب کنید.»
همچنین امام سجاد(ع) در رساله حقوق خود با اشاره به این موضوع، تربیت نیکو و کمک برای ایجاد رفتار صحیح در فرزندان را از وظایف والدین برشمرده و فرموده است: «و اما حق فرزندت آن است که بدانی او از توست و خیر و شر او در همین دنیا به تو نسبت داده می شود و تو نسبت به تربیت شایسته او و راهنمایی اش به سمت و سوی خدا و کمک به خداپرستی اش، مسئولی و در این مورد، پاداش یاکیفر داده خواهی شد. پس در کار تربیت فرزند، چنان رفتار کن که اگر در این دنیا آثار خوب داشت، مایه آراستگی و زینت تو باشد و با رسیدگی شایسته ای که نسبت به او داشته ای، نزد پروردگارت عذر و حجت داشته باشی!»

                                                                                                               
? وظایف تربیتی والدین انتخاب نام شایسته
انتخاب نام خوب برای کودک امری بسیار مهم وحساس است که تأثیر زیادی بر شخصیت و روح و روان او دارد، نام زیبا و شایسته، نماد هویت و شخصیت آینده هر فرد و مایه افتخار و مباهات وی خواهد بود.
رسول خدا(ص) انتخاب نام نیک را از حقوق فرزند بر گردن پدر می دانست و می فرماید: «فرزندانتان را به نام انبیا اسم گذاری کنید.»
? مهر و محبت
محبت اساس موفقیت خانواده و از مؤثرترین روش های تربیتی است که در فرهنگ اسلامی به آن توجه خاصی شده.
اسلام دستور داده که پدر و مادر باید براساس محبت فرزندان را تربیت کنند. چنان که پیامبرگرامی اسلام(ص) نیز می فرماید: کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنها مهربان باشید.»
کودک بیش از هر کس تشنه محبت والدین خود می باشد. کودکی که در کانون مهر و محبت والدین خود پرورش یافته است دارای آرامش روانی، امنیت خاطر، اعتماد به نفس، اعتماد به والدین، الگوگیری در مهرورزی به دیگران و پیشگیری از انحرافات است، و بهتر می تواند با مشکلات و حوادث سهمگین دوران بلوغ و تغییرات جسمی و روانی روبه رو گردد و با آرامش و اطمینان قدم به عرصه اجتماع گذارد.
ارتباط عاطفی با فرزند موجب می شود که وی با والدین خویش صمیمی باشد، به آنان اعتماد کند و آنان را پناهگاه خویش در بحران های زندگی بداند. خداوند در قرآن کریم، خطاب به پیامبرش می فرماید: «به خاطر رحمت خدا بود که تو با آنان ارتباط صمیمی و مهرآمیزی پیدا کردی، اگر خشن بودی، هیچ کس دور تو جمع نمی شد.»
در این میان والدین بسیاری هستند که به فرزندان خود محبت فراوان دارند اما آن را ابراز نمی کنند. محبت وقتی سازنده و تأثیرگذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهی یابد؛ این نیاز، را می توان به شکل های گوناگون از جمله بوسیدن کودک، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زیبا و محبت آمیز، خریدن هدیه و اسباب بازی و... برآورده کرد.
از نکات بسیار مهمی که والدین باید در این زمینه به آن توجه داشته باشند این است که از زیاده روی و افراط در محبت بپرهیزند که این خود نیز مشکلاتی را به دنبال خواهد داشت.
خداوند در سوره منافقون مسلمانان را از محبت و علاقه زیاد به مال و فرزند که باعث غفلت از یاد خدا می شود، برحذر می دارد و می فرماید:«ای کسانی که ایمان آورده اید مبادا اموال و فرزندانتان، شما را از یاد خدا غافل گرداند و هر کسی چنین کند از زیان کاران است.»
محبت زیاد و بی جا، موجب نازپروردگی، لوس بار آمدن و از خود راضی شدن کودک می شود و به سبب وابستگی شدید کودک به والدین، فرزندان را از کسب استقلال باز می دارد و در حقیقت زمینه ضعف و سستی کودک و عدم شکیبایی و پایداری او در مقابل مشکلات را فراهم می کند.
امام باقر(ع) در این باره می فرماید: «بدترین پدر کسی است که در نیکی از حد اعتدال خارج شود و به زیاده روی بگراید و بدترین فرزندان فرزندی است که در اثر کوتاهی، به عاق والدین دچار شود.»
? سالم سازی محیط رشد فرزندان
پرورش صحیح فرزندان بدون توجه به ایجاد فضای سالم و مناسب و آرام میسر نمی شود.
قرآن کریم با تأکید بر ایجاد خانواده سالم و آرام، براین نکته تأکید کرده، می فرماید: «و از نشانه های او این است که همسرانی از (جنس) خودتان برای شما آفرید، تا بدان ها آرامش یابید، و در بین شما دوستی و رحمت قرار داد؛ قطعاً در آن ها نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند.»
نابسامانی خانواده، اختلاف و درگیری بین والدین، عدم رابطه صمیمی میان اعضای خانواده به ویژه والدین، در نتیجه فقدان امنیت و آرامش در خانواده، تربیت صحیح فرزند را تهدید و به مخاطره می اندازد.
در روایات زیادی به موضوع حسن خلق در خانواده اشاره شده است و این دلیل بر آن است که خوش رفتاری اعضای خانواده با یکدیگر تأثیرات مثبتی بر زندگی فرزندان می گذارد. امام باقر(ع) در زمینه اهمیت خوش رفتاری در کانون خانواده می فرماید: «هرکس احسان و نیکی به خانواده اش کند، عمرش طولانی می شود.»
وجود رابطه صمیمی بین والدین باعث به وجود آمدن آرامش در زندگی می گردد و موجب می شود تا کودک در محیط خانواده احساس امنیت داشته باشد.
از دیگر اموری که در سالم سازی محیط رشد فرزندان تأثیر فراوان دارد، آموزش بسیاری از مسائل ضروری برای زندگی کودک از وظایف و حقوق و حدود، معاشرت با افراد و آموزش رفتارها و روحیات صحیح اخلاقی متناسب با رشد و سن او است. این موضوع تأثیر فراوانی بر تغییر روحیه دینی و بینش معنوی کودکان خواهد گذاشت.
حضرت لقمان در آیات ?? و ?? سوره لقمان چند نکته اخلاقی مهم را به فرزندش گوشزد کرده، به فرزند خود نخست تواضع و فروتنی و خوشرویی را توصیه کرده می گوید: «با بی اعتنایی از مردم روی مگردان و مغرورانه برروی زمین راه مرو در راه رفتنت اعتدال را رعایت کن و در سخن گفتنت نیز رعایت اعتدال نما و از صدای خود بکاه و فریاد مزن.»
بیان این نکات از طرف حضرت لقمان و انعکاس آن ها در قرآن خود ضرورت آموزش نکات اخلاقی و اجتماعی را می رساند.
? بازی و همراهی با کودکان
بازی از مهم ترین فعالیت های کودک به شمار می رود که تأثیر مثبتی در روحیه و شخصیت او می گذارد و موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت در وی می شود. والدین باید به بازی کودکان اهمیت دهند و شرایط سالم برای بازی آنها فراهم سازند و خود به عنوان همبازی در آن شرکت داشته باشند. آنان باید کاری کنند که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند زیرا زندگی او در بازی، شکل واقعی به خود می گیرد.
در بازی با کودک، والدین نباید خواست و اراده خود را به کودک تحمیل کنند. آنان باید همپا و هم ردیف او قرار بگیرند. در شیوه تربیت دینی نیز بر این مسأله تأکید فراوان شده است تا جایی که رسول خدا(ص) می فرمایند: «هرکس کودکی پیش اوست، باید برای او کودکی کند.»
? تکریم و احترام به کودک
احترام و تکریم شخصیت انسان یکی از شیوه های تربیتی آیین حیات بخش اسلام است و آموزه های قرآنی برپایه و اصول احترام به انسان و کرامت انسانی بنا نهاده شده است.
خداوند متعال در قرآن کریم انسان را مورد تکریم و ستایش خود قرارداده، می فرماید: مافرزندان آدمی را گرامی داشتیم و آن ها را در خشکی و دریا بر مرکب های راهوار سوار کردیم و از انواع غذاهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات برتری بخشیدیم.»
از نظر اسلام کودکان و نوجوانان هم شایسته کرامت و احترام هستند و باید به احساسات آنان احترام گذاشت. والدین در این خصوص وظیفه مهم و خطیری برعهده دارند آنان باید شخصیت کودک را مورد توجه قرار داده، براساس اصل کرامت و حرمت انسان با او رفتار کنند.
امیرالمؤمنین علی (ع) می فرمایند: «با بچه هایتان به گونه ای برخورد کنید که آن ها خودشان را کریم و با شخصیت بدانند.»
تکریم کودک باعث به وجود آمدن احساس شخصیت و عزت نفس، پذیرش سخنان و آموزش های والدین؛ جلوگیری از سقوط در ورطه بزهکاری و گناه، جلوگیری از احساس خودکم بینی و جلوگیری از نفاق و دورویی در وی می شود.
سلام کردن به کودکان از سنن پیامبر اکرم (ص) و یکی از مصادیق تکریم فرزندان است که باعث به وجود آمدن شخصیت و ایجاد استقلال در آنان می شود. کودکی که بزرگسالان به او سلام کنند و بدین وسیله به او احترام گذارند. لیاقت و شایستگی خود را باور می کند.
امام رضا (ع) از پیامبر خدا (ص) نقل فرمودند: «پنج چیز است که تا لحظه مرگ آنها را ترک نمی کنم، یکی از آنها سلام گفتن به کودکان است و در انجام این عمل مراقبت می کنم.»
کودکانی که از همان کودکی با تربیتی اسلامی و با ایمان به خدا تربیت می شوند، دارای ایمانی قوی و روحیه و اراده ای نیرومند خواهند شد. آگاهی جوان از دین در تربیت او نقشی مهم دارد.
اما علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: قلب کودک نورس مانند زمین خالی و آماده کشت است. هر تخمی که در آن کاشته شود قبول نموده و پرورش می دهد، فرزند عزیزم! من از دوران کودکی تو استفاده کردم و قبل از آنکه دل تربیت پذیر تو، سخت شود و عقلت را مسائل دیگری به خود مشغول نماید به تربیت و تعلیم تو اقدام نمودم.»
طبق این فرمایش، بهترین دوران تربیت و عالی ترین فرصت برای فراگرفتن راه صحیح زندگی همان ایام طفولیت می باشد؛ زیرا قدرت تقلید و مقایسه و حس قبول آموزش زندگی در کودکان و نوجوانان خیلی بیشتر از بزرگ ترها است. والدین باید در این زمینه به گونه ای عمل کنند که فرزندانشان احساس آزادی کنند.
والدین اگر می خواهند که فرزندان معتقد و دینداری تربیت نمایند؛ ابتدا باید خود الگویی شایسته و خوب در این زمینه برای آنها باشند. به دستورات و تعالیم دینی عمل کنند. در دوران کودکی، فرزندان شان را با نماز و مجالس و محافل مذهبی مأنوس سازند و سعی کنند که خاطرات خوشی را در ذهن آنان به وجود آورند و از سخت گیری با آنها بپرهیزند و با تذکر روش های صحیح، این فطرت را در وجود آنان بیدار سازند و آن ها را به طرف پذیرش دین سوق دهند.
وظیفه دیگر والدین ایجاد عشق و محبت به رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) در فرزندان است که در روایات توجه خاصی به آن شده است.
کودک از زمان کودکی باید با سیره و روش رسول حق و امامان معصوم (ع) آشنا شود، محبت آنها را در دل بپروراند و در کنار شناخت آنان و عشق به آن بزرگواران رشد کند. و آنان را الگو و سرمشق خود قرار دهد، که بهترین خیر برای انسان عشق به رسول خدا (ص) و امامان (ع) و اقتداری به آن اولیاء الهی است.
? رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان
از جمله وظایف تربیتی والدین اجرای عدالت میان فرزندان است. کودک انتظار دارد که پدر و مادر در زندگی با وی به عدالت رفتار کنند و از هرگونه تبعیض و تفاوت نا به جا در مورد فرزندان پرهیز کنند. عدم توجه به عدالت و تبعیض و مقایسه کودکان با یکدیگر، تأثیر فراوانی بر سلامت روانی کودکان می گذارد و موجب ناآرامی، انحراف اخلاقی، احساس بدبینی و حسادت و انتقام در کودک می شود. در آموزه های اسلامی بر رعایت عدالت و مساوات در برخورد عاطفی با فرزندان تأکید و سفارش فراوان شده است.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: میان فرزندانتان عدالت را رعایت کنید، چنان که دوست دارید آنان در احسان و لطف به شما به عدالت رفتار کنند.»
? ازدواج به موقع
ازدواج گامی محکم و مقدس برای تشکیل نهاد خانواده است که مایه آرامش زن و مرد می باشد و سبب کرامت و شرافت انسان می شود.

نقش والدین در این زمینه و برای پیشگیری از انحرافات اخلاقی جوانان، نقش مهم و اساسی است. آنها می توانند با اقدام به موقع برای ازدواج فرزندانشان زمینه مناسب و لازم را فراهم کرده و به مسئولیت دینی و اخلاقی خود در برابر فرزندان، عمل کنند


همچنین
محمد آقاجانی در روزنامه رسالت نوشت: در جوامع امروزی که بسیاری از والدین مجبور به کار در بیرون از منزل هستند و پدر و مادر تامین اقتصاد خانواده را برعهده دارند، سپردن کودکان به مهد کودک‌ها، امری اجتناب ناپذیر است.

در گذشته اگر پدر و مادر مجبور به کار بیرون از خانه بودند، مادربزرگ‌ها و گاهی پدر بزرگ‌ها، جای خالی پدر و مادر را برای فرزند پر می‌کردند، اما تغییر روش‌ها این امکان را از بسیاری خانواده‌ها گرفته است.

در این سال‌ها که هر روز بر تعداد کودکانی که مجبورند ساعت‌هایی از روز را در مهد کودک به سر برند، افزوده می‌شود، فرضیه‌های روان‌شناختی متفاوتی در مورد تاثیرات مهد کودک بر کودکان ارائه شده است. بسیاری از روان‌شناسان کودک و کار‌شناسان علوم رفتاری براین باورند که کودکانی که ساعات زیادی در هفته در مهد کودک می‌مانند با مشکلات رفتاری مواجه می‌شوند.

روانشناسانی که حضور والدین در کنار فرزند را در سال‌های اولیه زندگی لازم و ضروری می‌دانند، بر این باورند، بهترین مکان برای رشد کودک خانواده است و دوری از محبت والدین را عامل رفتارهای تهاجمی کودکانی که بیشتر ساعت‌های روز را در مهدکودک به سر می‌برند، عنوان می‌کنند. در این میان می‌توان گفت در دوران کودکی دو سال اول زندگی برای کودک بسیار تعیین کننده است و تعامل او با پدر ومادر در درون خانواده نقش مهمی در رشد عقلی وعاطفی و آینده او دارد.

بالبی روان‌شناس غربی پس از بررسی کودکانی که در مهد کودک رشد می‌کنند به این نتیجه رسید که چنین کودکانی با مشکلات روانی عاطفی دست به گریبان هستند و نام این پدیده را محرومیت موسسه‌ای نام نهاد. اما علی رغم تمام نظریات علمی متاسفانه شرایط فرهنگی جامعه ما به گونه‌ای است که والدین بدون توجه به این آسیب‌ها فرزند خود را به مهد کودک می‌سپارند.

روان‌شناسان با توجه به این موضوع، بر این باورند کودکان در سنین اولیه زندگی به مهد کودک‌ها سپرده می‌شوند در حالی که در این دوران، کودک به محبت و توجه والدین به شدت نیازمند است. در سال‌های نخستین زندگی که کودک احساس وابستگی شدید نسبت به والدین خود دارد، دوری ازآنان ممکن است باعث افسردگی و برخی مشکلات روحی و روانی برای آنان شود.

کودکانی که در دامن مادر ودر محیط خانه پرورش می‌یابند از امنیت روانی بالایی برخوردارند و این احساس امنیت روانی، باعث می‌شود کودک، مراحل رشد را به صورت طبیعی طی کند و توانایی‌های خود را به ظهور برساند. البته، نوع اداره مهد کودک نیز در بروز یا جلوگیری از اختلالات عاطفی کودکان بسیار موثر است.

گاهی پذیرش کودکان بیش از تعداد استاندارد در مهدکودک‌ها، با مربی‌های کمتر از حد استاندارد و‌ گاه کمی تجربه و نداشتن رفتار صبورانه و مادرانه یکی از مشکلات و موانعی است که بچه‌ها در مهد کودک‌ها از محبت عاطفی برخوردار نمی‌شوند‎. ‎

با توجه به مطالب بالاباید گفت، در واقع شما قصد دارید فرزند خود را از حق طبیعی‌اش محروم کنید، بدیهی است چنین امری با مقاومت و یا احیانا بداخلاقی و کج‌خلقی او روبه‌رو شود. توصیه ما در مرحله اول این است که چنان‌چه شرایط کاری، اقتصادی و… به شما اجازه می‌دهد، برای مدتی از مرخصی بدون حقوق استفاده کنید و از گذاشتن فرزندتان در مهد کودک خودداری کنید تا فرزندتان بتواند مراحل رشد خود را با موفقیت طی کند.

به یاد داشته باشید مشکلات و هزینه‌هایی که در این راه می‌پردازید در راه تربیت فرزندتان است و در آینده نه چندان دور آثار مثبت آن را مشاهده خواهید کرد. اما در صورتی که امکان نگهداری فرزندتان توسط شما در خانه وجود ندارد راهکارهای زیر را به کار گیرید:

‏ ‏- در صورت امکان از یکی از خویشاوندان نزدیک خود مانند مادر، مادر شوهر، خواهر و خواهر شوهر خود در نگهداری کودک خود کمک بخواهید. ‏

 ‏- به نظر می‌رسد کودک شما وابستگی زیادی به شما دارد، برنامه زندگی خود را به گونه‌ای تنظیم کنید تا رفته رفته این وابستگی کاهش پیدا کند، به عنوان مثال زمینه ارتباط او با همسالانش را فراهم کنید و سعی کنید در ارتباط او با آنان دخالت نکنید تا رفته رفته فرزند شما مستقل شود. ‏

 ‏- سعی کنید از این به بعد به گونه‌ای رفتار کنید که او به تنهایی کارهای خود را انجام دهد. ‏

 ‏- از مهد کودکی برای نگهداری او استفاده کنید که از شرایط استاندارد و مناسبی برخوردار است و مربیان آن با صبر و حوصله و مهربانی با کودکان رفتار می‌کنند. ‏

 ‏- در عادت‌دهی او به محیط مهد به صورت تدریجی عمل کنید. به این صورت که در روزهای اول سعی کنید چند ساعتی را در محیط مهد در کنار او باشید و به تدریج مدت حضور خود راکاهش دهید. ‏

 ‏- زمانی که او در مهد حاضر می‌شود، او را با شیوه‌های مختلف تشویق کنید. مثلابرای او اسباب‌بازی مورد علاقه‌اش را بخرید و یا در مسیر مهد شعر‌های کودکانه برای او بخوانید. ‏

 ‏- از مربیان مهد بخواهید با او ارتباط عاطفی بیشتری بر قرار کنند و بازی‌ها، اشعار و سرگرمی‌های مورد علاقه او را به کارگیرند. ‏

 ‏- از طریق داستان و شعر و تئا‌تر او را با محیط مهد آشنا کنید واز این طریق مهد را محیطی دوست داشتنی معرفی کنید. شما می‌توانید با کمک از قوه خیال خود داستان‌هایی را در این زمینه بسازید. ‏

 ‏- هر روز که او از مهد به خانه بر می‌گردد، از او در مورد مهد سئوال کنید و به احساسات و عواطف او در مورد مهد جهت دهی کنید و در صحبت‌های خود مهد را محیطی مناسب برای او نشان دهید، تا او احساس خوشایندی در مورد مهد پیدا کند. ‏

 ‏- تعاملات اجتماعی خود (مانند مهمانی، دید و بازدید و…) با دیگران را افزایش دهید تا کودک شما با محیط‌های اجتماعی آشنا شود. ‏

 ‏- برخی از وظایف خانه مانند خریدهای کوچک (مثل خرید خوراکی) که مستلزم ارتباط اجتماعی است را به او واگذار کنید تا به مرور زمان رفتارهای اجتماعی در او شکل بگیرد. ‏


 
 هم‌چنین به نوشته‌ی سمیه بیگی در روزنامه رسالت، امروزه یکی از نهاد‌هایی که در کنار سایر نهاد‌های آموزشی مانند مدرسه در تربیت فرزندان ما نقش ایفا می‌کنند مهد کودک‌ها هستند که با رشد اشتغال زنان در جامعه ایجاد شده‌اند و مسئولیت نگهداری و حتی تربیت فرزندان را در حساسترین سنین بر عهده گرفته‌اند.

بخش عمده رشد جسمانی و عقلانی کودک در سنین پیش از دبستان شکل می‌گیرد و با توجه به اینکه در زندگی امروزی معمولاهر دوی والدین شاغل هستند، نقش مهدکودک‌ها در این میان دوچندان خواهد شد. لذا از جمله عوامل محیطی در زندگی امروز که تاثیر بسزایی در روند رشد کودک دارد، مهدکودک‌ها، موسسات آموزشی و پیش دبستانی‌ها هستند. ‏

 مادران شاغل با وجود آگاهی نسبت به وظیفه خود از تربیت صحیح فرزند و‌گاه علی رغم میل باطنی خویش ناچارند ساعت‌های طولانی از کودکشان دور باشند. ضمن اینکه احساس می‌کنند فرزندانشان در مهد در کنار تربیت اجتماعی، آموزش‌های مورد نیاز بویژه آماده شدن برای ورود به جامعه را می‌بینند. به هر حال در شرایط کنونی که حضور زنان در فعالیت‌های گوناگون اجتماعی افزایش پیدا کرده است، نقش و کارکرد مهدهای کودک در تربیت فرزندان و آموزش مهارت‌های اجتماعی به آنان بیش از پیش اهمیت یافته است.

از این رو باید استانداردهای لازم برای فعالیت این اماکن فرهنگی از سوی مسئولان مربوطه تعیین و تبیین شود تا از سویی مهدکودک‌ها ملزم به رعایت این استاندارد‌ها برای ادامه فعالیت شوند و از سوی دیگر خانواده‌ها با آگاهی از ضوابط، مراکزی مناسب را برای سپردن فرزندانشان شناسایی کنند. ‏

 از آنجا که مهد کودک‌ها یک نهاد آموزشی محسوب می‌شوند و کودکان بسیاری را تحت نگهداری خود گرفته‌اند و نقش مادری را به جای مادران شاغل برای آنان ایفا می‌کنند، نهادی بسیار حساس هستند.

مهد کودک‌ها مسئولیت نگهداری از کودکانی را برعهده گرفته‌اند که آینده‌سازان کشور هستند و می‌خواهند مسئولیت اداره یک نظام اسلامی را بر دوش بگیرند. نسلی که بسیاری از فرهنگ‌ها و هنجار‌ها در همین سنین در آن‌ها درونی می‌شود. لذا تربیت این نسل برای یک نظام اسلامی باید از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشد. بسیاری از کودکان با رشد روزافزون تعداد مادران شاغل، بیش از نیمی از روز خود را در مهد‌ها سپری می‌سازند و رفتار‌ها، ارزش‌ها و الگوهای بسیاری را از این مکان‌ها کسب می‌کنند، حال این مربیان و مسئولان مهد‌ها هستند که باید ضمن عنایت به وظیفه خطیر تعلیم و تربیت و بهره گیری از شیوه‌های مثبت و کارآمد، در ساختن نسل آتی کمر همت ببندند. ‏

 دکتر کامکاری روان‌شناس، با تاکید بر نقش بسیار خطیر مربیان مهد در آموزش و پرورش کودکان در دوران مهد کودک و آمادگی می‌گوید: «از آن‌جایی که مهد برای کودکان به منزله یک محیط کاملاً صمیمی و دوستانه است لذا تاثیر پذیری کودکان در این گونه مکان‌ها از مربیان و همسالان خود به مراتب بیش از محیط خانواده است بنابراین لازم است مربیان مهد طبق معیارهای خاصی انتخاب شوند زیرا اگر مربیان، افرادی آموزش دیده، کارآمد و متخصص در زمینه تربیت کودکان نباشند، بدون تردید، در انجام رسالت خود که همانا جامعه پذیری کودکان است، ناکام می‌مانند و مهم‌تر اینکه با بی‌تجربگی و نداشتن دانش کافی، لطمات جبران ناپذیری به کودکان وارد می‌کنند، لذا به همه والدین توصیه می‌شود در انتخاب مهد کودک، بیش از هر چیز، نسبت به دانش و تجربه مربیان و همچنین نحوه آموزش آن‌ها اطمینان کامل حاصل کنند». ‏

 پایه‌های تربیتی کودکان ما نباید از ابتدا به گونه‌ای شکل بگیرد که مغایر با اصول و ارزش‌ها باشد که اگر آنان در فضای نامناسب و برخلاف هنجار‌ها رشد و پرورش پیدا کنند در سنین بالا‌تر مدارس و دانشگاه‌ها از عهده تربیت نسلی متعهد به ارزش‌های اسلامی بر نخواهد آمد.

بنابراین فضایی که در مهد کودک‌ها برای نگهداری و تربیت کودکان شکل می‌گیرد باید مورد توجه مسئولین فرهنگی قرار بگیرد تا پایه‌های تربیتی فرزندان این سرزمین که تا حد زیادی از نعمت حضور در کنار پدر و مادر محروم شده‌اند و مربیان مهد‌ها نقش مادری را برای آن‌ها ایفا می‌کنند مغایر با اصول و ارزش‌های اسلامی شکل نگیرد.

این حرف غلطی است که رعایت همه شئونات، برای کودکان اهمیت ندارد بلکه کودکان باید از همین سنین یاد بگیرند که چگونه شئونات را رعایت کنند و به آن‌ها احترام بگذارند. دوران کودکی فرزندان از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است و نباید به سادگی از کنار آن گذشت. ‏ امروزه نقش مهد کودک‌ها از نقش خانواده در تربیت فرزندان کمتر نیست و لذا نباید از آن غافل شد.

 متاسفانه بر اساس برخی اخبار و گزارش‌ها برخی مهد کودک‌ها بر خلاف قوانین و به دور از نظارت مسئولین اقدام به رفتار‌هایی می‌کنند که اسباب نگرانی خانواده‌ها را فراهم کرده است. آنچه بیش از این‌ها نگرانی‌هایی به همراه دارد، اختلاط «بی‌مبنای» دختر و پسر که بعضا به صورت غیر قابل باور نمود می‌یابد، است.

 شنیده‌هایی که سخن از برگزاری محافل رقص مختلط یا حتی استخرهای مختلط حکایت دارد نمونه‌ای از‌‌ همان اشکالاتی است که چند صباحی بعد به عنوان معضلی حل ناشدنی در جامعه تبدیل خواهد شد.

 متاسفانه در سال‌های اخیر برخی از مهدهای کودک برنامه‌های آموزشی غیراخلاقی از جمله رقص و آواز به کودکان آموزش داده‌اند. ‏

 ولی الله نصر مدیرکل بهزیستی استان تهران با اشاره به اینکه سازمان با مهدهایی که برنامه‌های غیراخلاقی از جمله رقص به کودکان آموزش می‌دهند برخورد می‌کند، گفت: برنامه‌های آموزشی باید در راستای موازین اسلامی باشد. تمامی برنامه‌ها تدوین شده به مهدهای کودک ارسال شده‌اند به طوری که مهد‌ها حق آموزش برنامه‌های غیراخلاقی را ندارند. ‏

 مهد کودک در جامعه‌پذیری کودکان از اهمیت زیادی برخوردار است تا جایی که برخی از کار‌شناسان تاثیرپذیری حضور نونهالان در این مراکز را بیشتر از خانه و خانواده می‌دانند هر چند که این کارکرد‌ها هنگامی موثر خواهد بود که توام با برنامه‌های تربیتی و آموزشی مناسب به نونهالان ارائه شود.

این اهمیت و تاثیرپذیری باعث می‌شود که نگاه به مهدهای کودک تغییر کند و برنامه‌های آموزشی و تربیتی آن با وسواس بیشتری مورد توجه قرار گیرد. در مهدکودک، خردسالان با فراگیری نقاشی، شعر، سرود، بازی و… با رویداد‌ها و محیط اطراف خود آشنا می‌شوند اما همه کارکردهای مهدهای کودک نمی‌تواند به این کلاس‌ها ختم شود.

نونهالان در مهدهای کودک می‌توانند با کسب انواع مهارت‌های اجتماعی و زندگی برای زندگی آینده آماده شوند اما گمان می‌رود اکنون برخی مهد‌ها از این اصل مهم فاصله گرفته‌اند.

 این مراکز چنان‌چه برنامه آموزشی و تربیتی مناسبی برای کودکان ارائه کند نقش اساسی و مهم در تربیت کودکان خواهد داشت و می‌تواند محیطی امن و عاری از هر انحرافی برای تربیت آنان فراهم سازد. بنابراین برای به ثمر نشستن این نهال‌ها و رشدِ درست آنان باید محیطی امن و عاری از هر انحرافی برای تربیتشان فراهم ساخت.


 وظیفه مهم این مراکز آشنا کردن کودکان با هنجار‌ها، ارزش‌های جامعه و آموختن رفتار اجتماعی و نیز آشکار کردن استعدادهای نهفته در آنان است، به طوری که در آینده با ورود به مراکز آموزشی و هنری، این استعداد‌ها هر چه بیشتر بارور شوند.

 لذا با توجه به شرایط جامعه که مهد کودک به عنوان یک ضرورت و خانواده ثانوی که گاهی جای خانواده اول را نیز گرفته قلمداد می‌شود، ضرورت هدف گذاری، برنامه‌ریزی، کنترل و نظارت اصولی‌تر، بیشتر و جدی‌تر را ایجاب می‌کند.

 والدین بویژه مادران باید در انتخاب مهد فرزند خود دقت خاصی داشته باشند و هر چند ملاک اصلی را در انتخاب مهد تامین نیازهای روحی، جسمی و آموزشی کودکان بدانند، اما باید از مدیران مهدهای کودک رعایت استانداردهای تعیین شده توسط دستگاه‌های ذی‌صلاح را هم خواستار باشند.